سال‌ها پیش به مدت چند ماه در محیطی اداری مشغول کار بودم و بعد به دلیل همین روحیه‌ی حساسی که گویا با امرار معاش خصومت دیرینه دارد، از آنجا زدم بیرون. اما بهترین دست‌آوردش این بود که منشی مهربانی داشتیم که به من تایپ کردن را یاد داد و من برای آن‌که آن وقت‌ها می‌خواستم شعرهایم را برای اولین بار تایپ کنم و به دست ناشر بدهم، آنقدر تمرین کردم که بدون نگاه کردن به کیبورد سرعتم را افزایش بدهم، تا آنجا که تایپ کردنم بسیار سریع‌تر از نوشتنم شد. این‌ها را گفتم که مطلب اصلی‌ام را بگویم: اگرچه امروزه بر خلاف گذشته هر مطلبی را می‌شود در صفحه‌های مختلف با دیگران به اشتراک گذاشت، اما یک نکته وجود دارد و آن این است که به راحتی با فشار یک دکمه می‌توان اشتباه را پاک کرد و حتا به فراموشی سپرد و وانمود کرد که اصلا اشتباهی وجود نداشته است! از این جهت فکر می‌کنم نوشتن روی کاغذ آن هم با خودکار چقدر می‌تواند ارزشمند باشد، برای همین نوشتن روی کاغذ را بیشتر دوست دارم، به ندرت پیش آمده است که شعرم را در حال سرودن تایپ کنم. اما سال‌هاست که هر مطلبی غیر از شعرم اعم از مقاله و نقد و نظر را از همان اول تایپ می‌کنم؛ یعنی این طور نیست که اول روی کاغذ بنویسم و بعد تایپ کنم. دلیل این دو کار این است که در واقع دوست دارم شعرم را با تمام خط‌خطی‌هایی که رویش انجام داده‌ام برای خودم داشته باشم و فقط برای انتشار تایپش کنم تا با این کار کمی از لذت هنری‌ام را نگه ‌دارم که از دسترس تکنولوژی دور بماند، اما در مورد مطالب دیگر برعکس آن فکر می‌کنم؛ یعنی تایپ کردن مقالات و نقدها بدون آن که قبلا آنها را روی کاغذ نوشته باشم باعث می‌شود که بتوانم راحت‌تر اشتباهات را تصحیح کنم و سریع‌تر کارم را انجام بدهم. البته یادداشت‌های روزانه‌ای هم دارم که در دفترم می‌نویسم و مثل شعر به آن‌ها نگاه می‌کنم هرچند که هیچ‌کدام شعر نیستند. گویا در شعرها و یادداشت‌های روزانه‌ای که در دفترم می‌نویسم خیلی به خودم نزدیکترم!

مریم جعفری آذرمانی