...

 

اعتراض مریم جعفری آذرمانی به جایزه‌ی طاهره صفارزاده را بخوانید در: اینجا

یک شعر از کتاب "صدای ارّه می آید"

 

نقاب‌های ستم بی‌شمار خواهد شد
تمام آینه‌ها استتار خواهد شد

فقط به کوریِ چشم ستاره هم که شده‌ست
نگاهِ سوخته قانون‌گزار خواهد شد

شبِ محاسبه، معیار، سال نوری نیست
چرا که غلظتِ ظلمت عیار خواهد شد

گمان نکن که طبیعت به دادمان برسد
همین درخت زمین‌گیر، دار خواهد شد

اگرچه او که بریده‌ست نای دریا را
به تنگنای نفس هم دچار خواهد شد،

ولی دلم به موازاتِ ابر می‌سوزد
که هرچه گریه کند شوره‌زار خواهد شد

مریم جعفری آذرمانی

 

...


شرح مراسم پایانی جایزه‌ی مستقل کتاب سال غزل را بخوانید در: اینجا

یک شعر از کتاب "تریبون"

 

دارد می‌آید! پس کلاهت را، محکم‌ترش کن تا نیفتاده‌ست
حافظ! چه می‌دانی؟ مواظب باش! کارت به ناشرها نیفتاده‌ست

سعدی! بگردم! بعدِ چندین قرن، ساده‌نویسان دوره‌ات کردند
افسوس برعکسِ گلستانت، تصویرهاشان جا نیفتاده‌ست

در شعرها نظم و نظامی نیست؛ الیاس خان! گنجِ تو رنجت شد
یا در سرِ مجنون محبت نیست، یا در دلِ لیلا نیفتاده‌ست

هر انتقادی، شمس قیس! اینجا، معیارهای دیگری دارد
از اتفاقاتی که بعد از تو، چیزی به آن معنا نیفتاده‌ست

مریم جعفری آذرمانی

 

یک شعر از کتاب "تریبون"

 

بُگذار فقط کفش بپوشند و بگردند
از بسترشان پا نشده کوه‌نوردند

زن بودنِ من حذف شد از چرخه‌ی آمار
بشْمار و بگو شکر که این‌جا همه مَردند

دیوار به دیوارِ تغزّل زده‌ی من
از رابعه‌هایی‌ست که آواره‌ی دردند

دندانِ خودم بود که در بندِ لبم ماند
شعری که برایش تره هم خرد نکردند

مریم جعفری آذرمانی