یک شعر از کتاب "تریبون"

 

فرشته گفت: برای همیشه در گورند
که مرده‌های زمینی از آسمان دورند

قسم به نان که غذای بخور نمیرِ من است
میانِ گندم و نانوا کدام پُر زورند؟

چقدر سمعک و عینک که ساختم اما
در انتقام حقیقت، همه کر و کورند

به صلحِ کُل نرسیدم ولی خودم دیدم
که واضعانِ سیاست به ظلم مجبورند

دموکراسی! تو که باشی که انتخاب کنی؟
تمامِ مردمِ این‌جا رییس‌جمهورند

مریم جعفری آذرمانی

 

توضیح

 

از آنجا که تجربه ی این را دارم که اگر برای مطلبی در روزنامه یا مجله ای اصلاحیه بفرستم معمولا منتشر نمی کنند، همین جا باید به اطلاع برسانم که سه شنبه 16 آبان 91 در ضمیمه ی ادب و هنر روزنامه اطلاعات نقدی از من بر «چتر شورشی» سروده ی حمیدرضا شکارسری به چاپ رسیده که متاسفانه پی نویس مطلب توسط سراینده ی کتاب چتر شورشی نوشته شده و ربطی به من ندارد.

این را هم توضیح بدهم که درباره ی برخی از مطالبی که از من در مطبوعات مننتشر شده، عموما انتخاب عنوان مطلب را به همان روزنامه یا مجله می سپارم و این بار هم به همین شیوه گذاشتن عنوان برای مطلب را به عهده سراینده ی محترم که فرستنده ی مطلب به روزنامه بوده سپردم اما ایشان بدون اجازه ی من دو پی نویس تدوین شده توسط خودشان را هم به متن افزودند که باعث تاسفم شد. 

مریم جعفری آذرمانی

تریبونِ مریم جعفری آذرمانی منتشر شد

 

کتاب «تریبون» مجموعه‌ی شصت و دو غزل نو منتشر شد.


شاعر: مریم جعفری آذرمانی
ناشر: فصل پنجم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

یک شعر از این کتاب:

شاملوترین زنم، جهان! شغل من «در آستانه»گی
شاه‌کار آفرینشم؛ آفرین به این زنانگی

مرگ را قشنگ شسته‌ام گوشه گوشه دفن کرده‌ام
ایستاده سجده می‌کنم در نمازهای خانگی

غیر گریه هیچ پرده‌ای، روی پوستم نمی‌کشم
ای نقاب‌دارِ بی‌شمار! دور شو از این یگانگی

با منِ بریده از عوام، ادعای دوستی نکن
تک تکِ خواص شاهدند شهره‌ام به بی‌نشانگی

هرچقدر موریانه‌ها، موذیانه دفنِ‌شان کنند
سرنوشتِ شعرهای من، ختم شد به جاودانگی


مراکز فروش در پیوندهای همین وبلاگ اعلام شده است.

 خبر تکمیلی انتشار این کتاب را بخوانید در: اینجا