یک شعر از کتاب "68 ثانیه به اجرای این اپرا مانده است"
هم کسی صادقانه مادر نیست، هم نزاییده مادرند همه
چه بگویم به بچههای خودم؟ که عزیزانه دخترند همه
آسمان بیکرانهتر شده اَست، ابرها از زمین سیاهترند
گرچه شلاق میزند باران، این کبودان کبوترند همه
خاک، پر کرده اَست بینی را، بوی فریاد را نمیشنود
حنجره! لال شو، که در کابوس، لاجرم گوشها کرند همه
گور جای نفس کشیدن نیست، دستم از خاک میزند بیرون
دیگرانی که شاعرند منم، شاعرانی که دیگرند همه
مریم جعفری آذرمانی
.....................................
گفتگویی درباره همین کتاب بخوانید در: اینجا
+ نوشته شده در نوزدهم دی ۱۳۸۹ ساعت 13:24 توسط مریم جعفری آذرمانی
|