این چند وقت داشتم شعرهای خاقانی را مرور می‌کردم. واقعا دکتر میرجلال‌الدین کزّازی و دکتر سید ضیاءالدین سجادی را باید تحسین کرد. این بزرگان چه همتی داشته‌اند که شعرهای خاقانی را توضیح داده‌اند. شعر خاقانی دشوار است. اما بخش بزرگی از این دشواری با دو کتاب «گزارش دشواری‌های دیوان خاقانی» و «شاعر صبح» رفع می‌شود. البته کتاب‌های دیگری هم در این زمینه نوشته شده ولی این دوتا در دسترس من بودند و گویا از بهترین کتاب‌هایی هستند که برای شرح خاقانی توصیه می‌شوند. در واقع وقتی که معانی لغات دشوار و تلمیح‌های موجود در یک قصیده‌اش را می‌فهمیدم لذتی می‌بردم که توصیف ناپذیر است. قبلا خاقانی برایم یک شاعر دور از دسترس بود که فقط از لحاظ حسی که شعرهایش به من می‌داد از آن‌ها لذت می‌بردم در حالی که بسیاری از اشاره‌هایش را متوجه نمی‌شدم و از آن‌ها رد می‌شدم. او بسیار به شعر اهمیت می‌داده در واقع گویا شعر را برای شعر می‌دانسته همان چیزی که امروزه می‌گویند هنر برای هنر، البته جالب است که چون سوادش بالا بوده شعرهایش سخت است نه مثل بعضی از شاعران که از به کار بردن یک دستور زبان ساده عاجزند و مخاطب را به نفهمی متهم می‌کنند. برای دانستن خاقانی باید به تمام علوم زمان او واقف بود یا دست کم مراجعِ آن علوم را باید دانست ولی باید تشکر کنم از نویسندگان این دو کتاب که زحمت کشیده اند تا منِ خواننده‌ی شعر خاقانی مجبور نباشم در به در دنبال معانی و تلمیحات او بگردم و چه بسا خیلی از منابع را هم اصلا پیدا نکنم!

مریم جعفری آذرمانی

ادامه دارد...

مطلب مرتبط قبلی را بخوانید در: اینجا