شعر
شب و روز با هم کجا جنگ دارند
که پشتِ همند و دلی تنگ دارند
یکی تَنگِ ماه و یکی تَنگِ خورشید
مداری که فرسنگْ فرسنگ، دارند
به عریانیِ پیرهنهای باران
که همقدرِ رنگینکمان رنگ دارند؛
به دریا که از رود جاریست سوگند
اگر جوششی هست از سنگ دارند
طبیعت! کجای تو جای کسانیست
که با باد هم قصد نیرنگ دارند
که هر شاخه شلاق خواهد شد آخر
تمام درختان، از این، ننگ دارند
مریم جعفری آذرمانی
سروده شده در: 27/8/88
این شعر پیش از این در ماهنامه انشا و نویسندگی شماره 10، 14 مهر 90 منتشر شده است.